جدول جو
جدول جو

معنی ضمانت نامه - جستجوی لغت در جدول جو

ضمانت نامه
پایند نامه ورقه ای دال بر ضمانت از کسی
تصویری از ضمانت نامه
تصویر ضمانت نامه
فرهنگ لغت هوشیار
ضمانت نامه
((~. مَ یا مِ))
سندی که به موجب آن شخصی شخص دیگر را ضمانت می کند
تصویری از ضمانت نامه
تصویر ضمانت نامه
فرهنگ فارسی معین
ضمانت نامه
يضمّنّ
تصویری از ضمانت نامه
تصویر ضمانت نامه
دیکشنری فارسی به عربی
ضمانت نامه
Warranty
تصویری از ضمانت نامه
تصویر ضمانت نامه
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ضمانت نامه
garantie
تصویری از ضمانت نامه
تصویر ضمانت نامه
دیکشنری فارسی به فرانسوی
ضمانت نامه
保证书
تصویری از ضمانت نامه
تصویر ضمانت نامه
دیکشنری فارسی به چینی
ضمانت نامه
ضمانت نامہ
تصویری از ضمانت نامه
تصویر ضمانت نامه
دیکشنری فارسی به اردو
ضمانت نامه
গ্যারান্টি
تصویری از ضمانت نامه
تصویر ضمانت نامه
دیکشنری فارسی به بنگالی
ضمانت نامه
การรับประกัน
تصویری از ضمانت نامه
تصویر ضمانت نامه
دیکشنری فارسی به تایلندی
ضمانت نامه
dhamana
تصویری از ضمانت نامه
تصویر ضمانت نامه
دیکشنری فارسی به سواحیلی
ضمانت نامه
garanti
تصویری از ضمانت نامه
تصویر ضمانت نامه
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
ضمانت نامه
保証
تصویری از ضمانت نامه
تصویر ضمانت نامه
دیکشنری فارسی به ژاپنی
ضمانت نامه
보증서
تصویری از ضمانت نامه
تصویر ضمانت نامه
دیکشنری فارسی به کره ای
ضمانت نامه
אַחֲרָיוּת
تصویری از ضمانت نامه
تصویر ضمانت نامه
دیکشنری فارسی به عبری
ضمانت نامه
гарантия
تصویری از ضمانت نامه
تصویر ضمانت نامه
دیکشنری فارسی به روسی
ضمانت نامه
गारंटी पत्र
تصویری از ضمانت نامه
تصویر ضمانت نامه
دیکشنری فارسی به هندی
ضمانت نامه
garantie
تصویری از ضمانت نامه
تصویر ضمانت نامه
دیکشنری فارسی به هلندی
ضمانت نامه
garantía
تصویری از ضمانت نامه
تصویر ضمانت نامه
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
ضمانت نامه
garanzia
تصویری از ضمانت نامه
تصویر ضمانت نامه
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
ضمانت نامه
garantia
تصویری از ضمانت نامه
تصویر ضمانت نامه
دیکشنری فارسی به پرتغالی
ضمانت نامه
gwarancja
تصویری از ضمانت نامه
تصویر ضمانت نامه
دیکشنری فارسی به لهستانی
ضمانت نامه
гарантія
تصویری از ضمانت نامه
تصویر ضمانت نامه
دیکشنری فارسی به اوکراینی
ضمانت نامه
Garantie
تصویری از ضمانت نامه
تصویر ضمانت نامه
دیکشنری فارسی به آلمانی
ضمانت نامه
jaminan
تصویری از ضمانت نامه
تصویر ضمانت نامه
دیکشنری فارسی به اندونزیایی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ مَ / مِ)
زنهارنامه. خط امان. نامه ای که در ضمن آن زنهار و امان دهند: مأمون حائر ضحاک را بدو فرستاد تا امان نامۀ او قبول کرد. (تاریخ قم ص 223). مصلحت ما در آن است که پیشدستی کنیم و او را به مکر و حیلت بگیریم... و امان نامۀ امیر قتلغشاه بستانیم. (تاریخ غازانی ص 114)
لغت نامه دهخدا
ضمانت نامه، گارانتی
دیکشنری اردو به فارسی